براے امیـــــرحسین♡امیـــــرعباس

یه روز خوب در کاشان

دیروز که جمعه بود من مشغول کارای خونه بودم و شما گل پسرا هم با اسباب بازیهاتون بازی میکردید. بابایهو گفت بریم کاشان منم که از خدا خواسته و عآآآآاشق مسافرت دِ بدو وسایل جمع کردن بعدهم لباسای شمارو عوض کردم و آماده شدیم و ساعت۱ونیم بود راه افتادیم شما صندلی عقب ماشین نشستید و باهم خوراکی میخوردید   ولی بعدش ۲تاتونم اومدید بغل من ولی اذیت نکردید. ساعت ۴بود رسیدیم اول  رفتیم ناهار خوردیم چون گشنموت شده بود بعد ناهار رفتیم باغ فین اونجا شما حسسسسسسآآآبی آب بازی کردید همه ازشما عکس میگرفتن و اسماتونو ازمنو بابایی میپرسیدن. بعداز کلی بازی و خوش گذرونی رفتیم به سمت نیاسر اونجا یه آبشار داره معروفم هست آبشار نیاسر جای باص...
16 ارديبهشت 1396

روز معلم...

سلام پسرای گلم فداتون بشم دیشب همگی خونه دایی جون شام دعوت بودیم ۱۲اوردیبهشت روز معلم بود دایی جون هم چون معلمه براش کادو پبراهن خریدیم و رفتیم خونشون دایی ها و خاله جون  اینا و آقاجون اینا هم دعوت بودن و کل خانواده عموی من هم دعوت بودن و دایی جون خانواده دوستشو هم دعوت کرده بود اسمش حسینعلی مغازه لوازم التحریر داره همه هم میشناسنش برای شما گاهی وقتا همینجوری اسباب بازی میده. خلاصه شب خوبی بود دایی جون و زندایی جون کلی زحمت کشیده بودن دستشون درد نکنه. شماهم که طبق معمول خوش بحالتون بود با طاها و الینا و ستاره وفاطمه وحنانه حسسسسآآآآبی بازی کردید.
13 ارديبهشت 1396

سرماخوردگی بهاری

پسرگلم امیرعباس ۲روزپیش سرماخورده بودی و تب میکردی و سرفه میکردی منم برات شرب سرماخوردگی و شربت عسل آویشن خریدم مرتب شربت دادم کمی بهتر شدی. ولی باز تب میکردی ب بابایی گفتم که ببریمت دکتر بردیمت و دکتر آمپول تجویز کرد ۲تا آمپول زدی و خووووب خوووووب شدی آخه تواین ۳روز هوایهویی سرد شد تازه میخواستم بخاری رو جمع کنم بابا گفت بذار بمونه چندروز دیگه جمع میکنیم. خوب شد جمع نکردیم تواین۳روز بخاری روشن میکردیم. ...
9 ارديبهشت 1396

شکار لحظه ها...

پسرای گلم میخوام چندتا از عکسایی ک ازتون شکار کردم رو بذارم اینجا شب یلداسال۹۵ امیرحسین پسرگلم هندوانه رو برداشته بودی و فرار میکردی که نگیریم ازت امیرعباس پسرگلم اینجا با اسباب بازیهات بازی میکردی و آواز میخوندی پسرای گلم اینجا دارز کشیده بودید و باهم بازی میکردید که یهو دیدم همدیگرو دارید بوس میکنید چه ذوقی میکردید پسرای گلم اینجاهم دراز کشیده بودید وTVتماشا میکردید اینجا یاد گرفتید دست همدیگرو میگیریدو باهم بازی میکنید اینجاهم همگی شام خونه عزیز بودیم شما بچه ها باهم یجا نشسته بودید و باهم بازی میکردید   ازاین عکسا زیآآآآد دارید بعد دوباره عکساتونو تو پستهای بعدی میذارم ...
3 ارديبهشت 1396
1