یه روز خوب در کاشان
دیروز که جمعه بود من مشغول کارای خونه بودم و شما گل پسرا هم با اسباب بازیهاتون بازی میکردید. بابایهو گفت بریم کاشان منم که از خدا خواسته و عآآآآاشق مسافرت دِ بدو وسایل جمع کردن بعدهم لباسای شمارو عوض کردم و آماده شدیم و ساعت۱ونیم بود راه افتادیم شما صندلی عقب ماشین نشستید و باهم خوراکی میخوردید ولی بعدش ۲تاتونم اومدید بغل من ولی اذیت نکردید. ساعت ۴بود رسیدیم اول رفتیم ناهار خوردیم چون گشنموت شده بود بعد ناهار رفتیم باغ فین اونجا شما حسسسسسسآآآبی آب بازی کردید همه ازشما عکس میگرفتن و اسماتونو ازمنو بابایی میپرسیدن. بعداز کلی بازی و خوش گذرونی رفتیم به سمت نیاسر اونجا یه آبشار داره معروفم هست آبشار نیاسر جای باص...
نویسنده :
maman fariba
1:22